قدم فرا نهادن، تجاوز کردن، از حد خود تجاوز کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She overstepped the bounds of moderation.
او از حد اعتدال خارج شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «overstep» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overstep