غذای بیرونبر سفارش دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Let's order a takeaway tonight; I'm too tired to cook.
امشب غذای بیرونبر سفارش دهیم؛ من خیلی خسته ام که آشپزی کنم.
We ordered a takeaway from our favorite Indian restaurant.
ما از رستوران هندی مورد علاقه مان غذای بیرونبر سفارش دادیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «order a takeaway» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/order-a-takeaway