امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hamilton

ˈhæməltən ˈhæmɪltən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

الکساندر هامیلتون (دولتمرد آمریکایی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
شهر هامیلتون (در کناره‌ی غربی دریاچه‌ی اونتاریو - کانادا)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hamilton

  1. noun English beauty who was the mistress of Admiral Nelson (1765-1815)
    Synonyms:
    Lady Emma Hamilton Amy Lyon
  1. noun United States toxicologist known for her work on industrial poisons (1869-1970)
    Synonyms:
    alice hamilton
  1. noun United States statesman and leader of the Federalists; as the first Secretary of the Treasury he establish a federal bank; was mortally wounded in a duel with Aaron Burr (1755-1804)
    Synonyms:
    alexander hamilton
  1. noun Irish mathematician (1806-1865)
    Synonyms:
    William Rowan Hamilton sir william rowan hamilton

ارجاع به لغت hamilton

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hamilton» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hamilton

لغات نزدیک hamilton

پیشنهاد بهبود معانی