صفت تفضیلی:
more thoroughصفت عالی:
most thoroughکامل، تمامعیار، جامع، دقیق، موشکافانه، عمیق
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
The doctor conducted a thorough examination of the patient.
پزشک، بیمار را معاینهی کامل کرد.
The investigator carried out a thorough analysis of the evidence.
بازرس، تحلیلی موشکافانه از مدارک انجام داد.
a thorough rascal!
یک رذل به تمام معنی!
a thorough search
جستجوی موشکافانه
a thorough researcher
پژوهشگر دقیق
a thorough checkup
یک معاینهی کامل
کامل، مطلق، تمام عیار، محض
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The project was a thorough failure from the beginning.
این پروژه از همان ابتدا، شکست محض بود.
She felt a thorough sense of joy after winning the competition.
او پساز بردن مسابقه، احساس شادی تمامعیاری داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «thorough» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thorough