آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Outright

ˈaʊtraɪt ˈaʊtraɪt ˈaʊtraɪt

معنی outright | جمله با outright

adjective adverb

یکجا، جمله، آشکارا، کاملاً، بی‌درنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

We intend to defeat them outright.

ما درصدد هستیم که آن‌ها را کاملاً شکست بدهیم.

He was crying outright.

او داشت آشکارا گریه می‌کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

an outright lie

دروغ کامل

an outright scoundrel

یک آدم رذل تمام عیار

I married her outright there, while I had a chance.

همانجا تا فرصت باقی بود با او ازدواج کردم.

He killed ten people outright.

او ده نفر را یکجا کشت.

She bought the house outright.

بی‌درنگ خانه را خرید.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد outright

ارجاع به لغت outright

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outright» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outright

لغات نزدیک outright

پیشنهاد بهبود معانی