گذشتهی ساده:
perfectedشکل سوم:
perfectedسومشخص مفرد:
perfectsوجه وصفی حال:
perfectingشکل جمع:
perfectsصفت تفضیلی:
more perfectصفت عالی:
most perfectکامل، مام، درست، بیعیب، تمام عیار، کاملاً رسیده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
perfect knowledge
دانش کامل
a perfect circle
یک دایرهی کامل
Only God possesses perfect power.
فقط خدا دارای قدرت کامل است.
a perfect gem
یک جواهر بیعیب و نقص
a hall that is acoustically perfect
تالاری که از نظر پژواکشناسی بیعیب است
My father's memory was perfect.
حافظهی پدرم نقص نداشت.
She looked like a perfect angel.
او مثل یک فرشتهی تمام عیار بود.
perfect stillness
سکوت محض
a perfect birthday party
یک جشن تولد عالی
perfect number
عدد تام، عدد کامل
تکمیل کردن، پیشرفت کردن، بهبودی دادن، عالی ساختن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He is planning to perfect his education right here at home.
او میخواهد همینجا در وطن تحصیلات خود را کامل کند.
Hardship perfected his character.
مرارت شخصیت او را کامل کرد.
یک غریبهی به تمام معنی، یک فرد کاملاً بیگانه
کار نیکو کردن از پر کردن است
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «perfect» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/perfect