گذشتهی ساده:
soundedشکل سوم:
soundedسومشخص مفرد:
soundsوجه وصفی حال:
soundingشکل جمع:
soundsرجز خواندن، مستبدانه سخنرانی کردن
طراح صدا (مسئول طراحی و تولید صدای فیلم)
صحیح و سالم، سالم و تندرست، سُر و مُر و گُنده، امن و امان
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sound» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sound