گذشتهی ساده:
trumpetedشکل سوم:
trumpetedسومشخص مفرد:
trumpetsوجه وصفی حال:
trumpetingشکل جمع:
trumpetsشیپور، کرنا، بوق، شیپورچی، شیپور زدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Zahra is always trumpeting the intelligence of her son.
زهرا همیشه از هوش سرشار پسرش تعریف میکند.
The company is trumpeting its new five-year plan.
شرکت دارد برنامهی پنجساله جدید خود را در بوق و کرنا میکند.
(با سر و صدا) از خود تعریف کردن، به سود خود تبلیغ کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «trumpet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trumpet