امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Publish

ˈpʌblɪʃ ˈpʌblɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    published
  • شکل سوم:

    published
  • سوم‌شخص مفرد:

    publishes
  • وجه وصفی حال:

    publishing

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B1
منتشر کردن، انتشار دادن، چاپ کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
verb - transitive
اعلام کردن، اعلان کردن، در اختیار مردم گذاشتن، به اطلاع مردم رساندن
- Publish and be damned!
- (در خطاب به کسی که می‌گوید: حق‌السکوت بگیر) هر چه می‌خواهی بگو، هر غلطی می‌خواهی بکن!
- publish the banns of marriage
- (در کلیسا) زوج‌های آینده را به مردم معرفی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد publish

  1. verb have printed, issue
    Synonyms:
    announce bring out broadcast circulate communicate declare disclose distribute divulge let it be known print proclaim produce promulgate publicize put in print put out report spotlight

لغات هم‌خانواده publish

  • verb - transitive
    publish

ارجاع به لغت publish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «publish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/publish

لغات نزدیک publish

پیشنهاد بهبود معانی