فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Publish

ˈpʌblɪʃ ˈpʌblɪʃ

گذشته‌ی ساده:

published

شکل سوم:

published

سوم‌شخص مفرد:

publishes

وجه وصفی حال:

publishing

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B1

منتشر کردن، انتشار دادن، چاپ کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده
verb - transitive

اعلام کردن، اعلان کردن، در اختیار مردم گذاشتن، به اطلاع مردم رساندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Publish and be damned!

(در خطاب به کسی که می‌گوید: حق‌السکوت بگیر) هر چه می‌خواهی بگو، هر غلطی می‌خواهی بکن!

publish the banns of marriage

(در کلیسا) زوج‌های آینده را به مردم معرفی کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد publish

  1. verb have printed, issue
    Synonyms:
    print announce declare report publicize circulate distribute issue disclose divulge communicate broadcast produce put out proclaim let it be known bring out put in print spotlight

لغات هم‌خانواده publish

  • verb - transitive
    publish

ارجاع به لغت publish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «publish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/publish

لغات نزدیک publish

پیشنهاد بهبود معانی