آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳ آبان ۱۴۰۴

    Map

    mæp mæp

    گذشته‌ی ساده:

    mapped

    شکل سوم:

    mapped

    سوم‌شخص مفرد:

    maps

    وجه وصفی حال:

    mapping

    شکل جمع:

    maps

    معنی map | جمله با map

    noun countable A2

    نقشه

    map, نقشه
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    Scientists drew a map of the surface of Mars using satellite images.

    دانشمندان با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای، نقشه‌ای از سطح مریخ ترسیم کردند.

    The map shows major rivers, mountains, and highways in the region.

    این نقشه رودخانه‌ها، کوه‌ها و بزرگراه‌های اصلی منطقه را نشان می‌دهد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a map of Iran

    نقشه‌ی ایران

    map scale

    مقیاس نقشه

    verb - transitive

    نقشه کشیدن، ترسیم کردن، نقشه‌برداری کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    Technicians mapped the area using satellite imagery and drones.

    تکنسین‌ها با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای و پهپادها از منطقه نقشه تهیه کردند.

    The government plans to map all rural roads by the end of the year.

    دولت قصد دارد تا پایان سال از تمام جاده‌های روستایی نقشه‌برداری کند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to map the surface of the moon

    سطح ماه را نقشه‌برداری کردن

    verb - transitive

    ترسیم کردن، نمایش دادن، نگاشتن (ساختار یا آرایش چیزی)

    Researchers mapped how different proteins interact inside the cell.

    پژوهشگران نحوه‌ی تعامل پروتئین‌های مختلف درون سلول را ترسیم کردند.

    The IT team mapped the system’s data flow to identify bottlenecks.

    تیم فناوری اطلاعات، جریان داده‌های سیستم را نگاشت کرد تا گلوگاه‌ها را شناسایی کند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to map out a project

    طرحی را برنامه‌ریزی کردن

    Sorrow was mapped on her face.

    غم بر صورتش نقش بسته بود.

    verb - transitive

    مطابقت دادن، تطبیق دادن، متناسب کردن، ارتباط دادن

    The researcher mapped emotional responses onto brain activity patterns.

    پژوهشگر، واکنش‌های احساسی را با الگوهای فعالیت مغزی ارتباط داد.

    3. The program maps customer IDs to their corresponding purchase histories.

    این برنامه، شناسه‌های مشتریان را با سوابق خرید متناظرشان مطابقت می‌دهد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد map

    1. noun chart of geographic area
      Synonyms:
      atlas drawing sketch plan design outline diagram picture portrayal delineation draft print projection graph elevation globe plat tracing ground plan topographical depiction

    Collocations

    road map

    نقشه‌ی راه، راهنما

    wipe off the map

    نابود کردن، از نقشه محو کردن

    large scale map

    نقشه در مقیاس بزرگ

    Idioms

    put on the map

    (شهر یا محلی را) مشهور کردن، شناساندن

    سوال‌های رایج map

    گذشته‌ی ساده map چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده map در زبان انگلیسی mapped است.

    شکل سوم map چی میشه؟

    شکل سوم map در زبان انگلیسی mapped است.

    شکل جمع map چی میشه؟

    شکل جمع map در زبان انگلیسی maps است.

    وجه وصفی حال map چی میشه؟

    وجه وصفی حال map در زبان انگلیسی mapping است.

    سوم‌شخص مفرد map چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد map در زبان انگلیسی maps است.

    ارجاع به لغت map

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «map» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/map

    لغات نزدیک map

    • - maomao
    • - maori
    • - map
    • - maple
    • - maple leaf
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    k keep your eyes peeled knack hindi concern hibernal high and mighty hilarious the outset reach out genuine interest genuine polluter intentionality belonging کشکول کوشک ساعد تهدیدآمیز تحکم تحکیم لحاف محفل ماسک معمول مطبوع مطبوعات مجزا محال محجر
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.