با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Projection

prəˈdʒekʃn prəˈdʒekʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    projections

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun C1
پیش‌آمدگی، پیش‌افکنی، برآمدگی، نقشه‌کشی، پرتاب، طرح، طرح‌ریزی، تجسم، پرتو‌افکنی، نور‌افکنی، اگراندیسمان، پروژه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
noun
افکنش، تصویر
- the projection of an arrow
- پرتاب یک پیکان
- the projection of a big rock from the bed of the river
- بیرون‌زدگی صخره‌ای بزرگ از بستر رودخانه
- Mercator projection
- فراتابی مرکاتور/سیستم تصویر مرکاتور
- a projection of the company's income in the next two years
- پیش‌نمایی درآمد شرکت در دو سال آینده
- the projection of the picture on the screen
- انداختن تصویر روی پرده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد projection

  1. noun bulge, overhang
    Synonyms: bump, bunch, eaves, extension, hook, jut, knob, ledge, outthrust, point, prolongation, prominence, protrusion, protuberance, ridge, rim, shelf, sill, spine, spur, step, swelling
    Antonyms: depression
  2. noun prediction
    Synonyms: calculation, computation, estimate, estimation, extrapolation, forecast, guess, prognostication, reckoning

ارجاع به لغت projection

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «projection» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/projection

لغات نزدیک projection

پیشنهاد بهبود معانی