شکل جمع:
projectionsپیشآمدگی، پیشافکنی، برآمدگی، نقشهکشی، پرتاب، طرح، طرحریزی، تجسم، پرتوافکنی، نورافکنی، اگراندیسمان، پروژه
افکنش، تصویر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the projection of an arrow
پرتاب یک پیکان
the projection of a big rock from the bed of the river
بیرونزدگی صخرهای بزرگ از بستر رودخانه
Mercator projection
فراتابی مرکاتور/سیستم تصویر مرکاتور
a projection of the company's income in the next two years
پیشنمایی درآمد شرکت در دو سال آینده
the projection of the picture on the screen
انداختن تصویر روی پرده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «projection» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/projection