۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Swelling

ˈswelɪŋ ˈswelɪŋ

گذشته‌ی ساده:

swelled

شکل سوم:

swollen

سوم‌شخص مفرد:

swells

معنی

noun

آماس، باد، ورم، بادکننده، متورم(شونده)، قلنبه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد swelling

  1. noun physical growth; lump
    Synonyms:
    bump lump increase enlargement inflammation injury sore bruise boil tumor protuberance abscess pimple wart welt ridge bulge hump knob node puffiness dilation distention contusion weal blister pustule tumescence nodule corn bunion knurl carbuncle pock puff
    Antonyms:
    depression

سوال‌های رایج swelling

گذشته‌ی ساده swelling چی میشه؟

گذشته‌ی ساده swelling در زبان انگلیسی swelled است.

شکل سوم swelling چی میشه؟

شکل سوم swelling در زبان انگلیسی swollen است.

سوم‌شخص مفرد swelling چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد swelling در زبان انگلیسی swells است.

ارجاع به لغت swelling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swelling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swelling

لغات نزدیک swelling

پیشنهاد بهبود معانی