فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tumor

American: ˈtuːmər British: ˈtuːmə

شکل جمع:

tumors

توضیحات:

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی tumour است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

دشپل، تومور، برآمدگی، ورم، غده، خیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

a benign tumor

غده‌ی خوش‌خیم

a malignant tumor

آموی بدخیم

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tumor

  1. noun abnormal growth in animate being
    Synonyms:
    lump swelling bump neoplasm cancer cyst tumefaction carcinoma sarcoma

ارجاع به لغت tumor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tumor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tumor

لغات نزدیک tumor

پیشنهاد بهبود معانی