deodorizer, deodorant
deodorizer
deodorant
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اتاق بهخاطر ضدبو بوی تازهای داشت.
The room smelled fresh because of the deodorizer.
او همیشه یک ضدبو در کیفش دارد.
She always carries a deodorant in her bag.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ضدبو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ضدبو