آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۰ آبان ۱۴۰۴

    Headway

    ˈhedweɪ ˈhedweɪ

    معنی headway | جمله با headway

    noun

    پیشرفت، میزان پیشرفت کشتی، بلندی طاق

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    Our ship made slow headway.

    کشتی ما به‌آهستگی جلو می‌رفت.

    Much headway has recently been made in fighting illiteracy.

    در پیکار با بی‌سوادی اخیراً پیشرفت زیادی حاصل شده است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد headway

    1. noun progress
      Synonyms:
      advancement improvement increase advance progression promotion ground way march proficiency anabasis
      Antonyms:
      block stoppage hindrance

    سوال‌های رایج headway

    معنی headway به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی headway در زبان فارسی به معنای پیشرفت، حرکت به جلو، گام‌های مثبت در مسیر تحقق هدف ترجمه می‌شود.

    در بیشتر مواقع، «headway» به معنای ایجاد تغییرات مثبت، پیشرفت‌های تدریجی و حرکت رو به جلو در یک فعالیت یا پروژه است. این کلمه معمولاً برای نشان دادن تحقق گام‌های مؤثر و ملموس در مسیر رسیدن به هدف استفاده می‌شود. مثلاً وقتی می‌گویند «The company is making headway in the development of new technology» یعنی شرکت در توسعه فناوری جدید پیشرفت‌های خوبی داشته است. این نشان می‌دهد که علی‌رغم چالش‌ها و سختی‌ها، تلاش‌ها نتیجه بخش بوده و وضعیت رو به بهبود است.

    یکی از نکات مهم درباره «headway» این است که این کلمه نه فقط به نتیجه نهایی بلکه به فرآیند تدریجی رسیدن به آن اشاره دارد. یعنی ممکن است سرعت پیشرفت آهسته یا تدریجی باشد، اما همین حرکت مداوم و مستمر را شامل می‌شود که در نهایت به موفقیت منجر می‌گردد. به همین دلیل، استفاده از «headway» معمولاً حس امید و اطمینان از ادامه‌ی روند مثبت را منتقل می‌کند.

    در زمینه حمل و نقل، به ویژه در سیستم‌های حمل و نقل عمومی مانند قطار، اتوبوس یا مترو، «headway» به معنای فاصله زمانی یا فاصله مکانی بین دو وسیله نقلیه در یک مسیر مشخص است. مثلاً اگر گفته شود «The headway between trains is 10 minutes»، یعنی فاصله زمانی بین رسیدن دو قطار در ایستگاه ۱۰ دقیقه است. این کاربرد اهمیت زیادی در برنامه‌ریزی و مدیریت ترافیک و زمان‌بندی حمل و نقل دارد و به کنترل روان بودن حرکت وسایل نقلیه کمک می‌کند.

    «Headway» کلمه‌ای است که هم در زبان رسمی و متون تخصصی و هم در زبان محاوره‌ای به کار می‌رود. در گفتار روزمره، وقتی کسی از ایجاد «headway» صحبت می‌کند، معمولاً منظورش این است که در کاری سخت یا طولانی پیشرفت‌هایی صورت گرفته است. این واژه به دلیل بار معنایی مثبت و انگیزشی، در گزارش‌های کاری، تحلیلی و حتی گفتگوهای عادی جایگاه ویژه‌ای دارد.

    از دیدگاه روان‌شناسی و اجتماعی، «headway» بیانگر توانایی فرد یا گروه در مقابله با موانع و چالش‌ها و حرکت رو به جلو است. احساس داشتن «headway» باعث افزایش انگیزه و امید می‌شود، زیرا نشان می‌دهد تلاش‌ها به نتیجه می‌رسند و شرایط در حال بهتر شدن است. این مفهوم در مدیریت پروژه‌ها، توسعه فردی و بهبود سازمانی اهمیت فراوانی دارد و به افراد یادآوری می‌کند که حتی پیشرفت‌های کوچک هم ارزشمندند و در نهایت به اهداف بزرگ‌تر منجر می‌شوند.

    ارجاع به لغت headway

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «headway» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/headway

    لغات نزدیک headway

    • - headwaiter
    • - headwaters
    • - headway
    • - headwind
    • - headword
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.