گذشتهی ساده:
marchedشکل سوم:
marchedسومشخص مفرد:
marchesوجه وصفی حال:
marchingشکل جمع:
marchesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
راندن، وادار به رفتن کردن
در حال پیشرفت
سرزمینهای مرزی میان انگلیس و اسکاتلند و انگلیس و ویلز
(بدون جلب توجه) پیشروی کردن
با سرعتعمل ابتکار عملیات را به دست گرفتن یا موقعیت خود را بهتر کردن
mad as a hatter (or march hare)
کاملاً دیوانه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «march» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/march