با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Anesthetic

ˌænəsˈθetɪk ˌænəsˈθetɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    anesthetics

معنی

noun adjective
بی‌هوشانه، داروی بی‌هوشی، بی‌هوش‌کننده، کم‌کننده‌ی حس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anesthetic

  1. noun sleep-inducer
    Synonyms: analgesic, anodyne, dope, gas, hypnosis, inhalant, opiate, pain-killer, shot, soporific, spinal
    Antonyms: analeptic, stimulant
  2. noun sleep-inducing or numbing drug
    Synonyms: analgesic, anodyne, dope, gas, hypnotic, inhalant, narcotic, opiate, pain-killer, shot, soporific, spinal

Collocations

ارجاع به لغت anesthetic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anesthetic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anesthetic

لغات نزدیک anesthetic

پیشنهاد بهبود معانی