با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Anodyne

ˈænədaɪn ˈænədaɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
آرام‌کننده، تسکین‌دهنده
- The anodyne music helped me relax after a long day.
- موسیقی آرامش‌بخش به من کمک کرد که بعد از یک روز طولانی آرام شوم.
- She found comfort in the anodyne words of her friend.
- او با سخنان تسکین‌دهنده‌ی دوستش آرام شد.
noun
پزشکی مسکن، داروی مسکن
- The anodyne effects of the medication helped ease his pain.
- اثرات داروی مسکن به کاهش درد او کمک کرد.
- The anodyne lotion provided immediate relief for my sore muscles.
- پماد مسکن، درد عضلات من را به سرعت تسکین داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anodyne

  1. noun A medicine used to relieve pain
    Synonyms: painkiller, anesthetic, narcotic, analgesic, sedative, soother, pain pill
  2. adjective Capable of relieving pain
    Synonyms: analgesic, analgetic

ارجاع به لغت anodyne

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anodyne» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anodyne

لغات نزدیک anodyne

پیشنهاد بهبود معانی