to retrograde, to retreat, to go backwards, to regress, to relapse
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بعد از چند ماه پیشرفت نمراتش شروع به پسرفت کرد.
After a few months of progress, his grades started to regress.
به نظر میرسید عملکرد تیم پسرفت کرده است.
The team's performance seemed to regress.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پسرفت کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پسرفت کردن