فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

بی‌ادب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • بی‌تربیت
  • فونتیک فارسی

    bi'adab
  • صفت
    impolite, rude, unmannerly, disrespectful, ill-mannered, lowbred, discourteous, ungracious, surly, indelicate, vulgar, saucy, randy, ribald, caddish, sassy, uncouth, bounder
    • - یک بچه‌ی بی‌ادب

    • - an impolite child
    • - بی‌ادب‌ترین دختری که دیده بودم

    • - the rudest girl I had ever seen
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت بی‌ادب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بی‌ادب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بی‌ادب

پیشنهاد بهبود معانی