صفت تفضیلی:
more amorphousصفت عالی:
most amorphousبیشکل، بینظم، غیرمتبلور، بیریخت (جسم جامد)
The lava cooled into an amorphous lump.
گدازه به تودهای بیشکل تبدیل شد.
Glass is considered an amorphous solid because it lacks a crystal structure.
شیشه بهعنوان جامدی غیرمتبلور در نظر گرفته میشود زیرا ساختار بلوری ندارد.
amorphous clouds
ابرهای ناریخت
مبهم، نامشخص، بیساختار، بیقاعده، گنگ (ایده، باور، نقشه و...)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His speech was full of amorphous promises.
سخنرانیاش پر از وعدههای گنگ بود.
The project failed because the plan was too amorphous and lacked details.
چون طرح بیش از حد مبهم بود و جزئیات نداشت، پروژه شکست خورد.
صفت تفضیلی amorphous در زبان انگلیسی more amorphous است.
صفت عالی amorphous در زبان انگلیسی most amorphous است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «amorphous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/amorphous