گذشتهی ساده:
concurredشکل سوم:
concurredسومشخص مفرد:
concursوجه وصفی حال:
concurringموافق بودن، همنظر بودن، همعقیده بودن، همرأی بودن، تأیید کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی پیشرفته
The residents all concur that electricity shortages are acute.
ساکنان همه قبول دارند (تصدیق میکنند) که کمبود برق شدید است.
The judge concurred with the defense lawyer.
قاضی با وکیل مدافع همعقیده (موافق) بود.
She thinks they are to blame and I concur.
او فکر میکند که آنها مقصرند و من با او همعقیدهام.
همزمان بودن، مقارن شدن، مصادف شدن، در یک زمان اتفاق افتادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The two events concurred.
آن دو رویداد همزمان بودند.
The storm concurred with a major power outage.
طوفان با قطع برق گسترده مصادف شد.
Several elements concurred to bring about this result.
چندین عامل دستبهدست هم داد تا این نتیجه بهدست آمد.
گذشتهی ساده concur در زبان انگلیسی concurred است.
شکل سوم concur در زبان انگلیسی concurred است.
وجه وصفی حال concur در زبان انگلیسی concurring است.
سومشخص مفرد concur در زبان انگلیسی concurs است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «concur» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/concur