آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ آذر ۱۴۰۲

    Argue

    ˈɑːrɡjuː ˈɑːɡjuː

    گذشته‌ی ساده:

    argued

    شکل سوم:

    argued

    سوم‌شخص مفرد:

    argues

    وجه وصفی حال:

    arguing

    معنی argue | جمله با argue

    verb - intransitive B1

    دلیل آوردن، استدلال کردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    He argued against vegetarianism.

    او بر ضد گیاه‌خواری استدلال کرد.

    Some argue that the existence of the atomic bomb has helped to maintain peace.

    برخی استدلال می‌کنند که وجود بمب اتمی به برقراری صلح کمک کرده است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He argued her out of suicide.

    با دلیل و برهان او را از خودکشی منصرف کرد.

    verb - transitive verb - intransitive

    بحث کردن، مشاجره کردن، گفت‌وگو کردن، سر و کله زدن، بگومگو کردن، جر و بحث کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    He argued in favor of the bill.

    او در دفاع از لایحه به بحث پرداخت.

    My parents argue constantly about money.

    والدینم مدام سر پول مشاجره می‌کنند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Don't argue with me,I am tired!

    با من جروبحث نکن که خسته‌ام!

    He argued with the taxi driver over the fare.

    سر کرایه با راننده‌ی تاکسی بگومگو کرد.

    Rajab and his wife always argued.

    رجب و زنش همیشه با هم مشاجره می‌کردند.

    Our proposals were argued out in the course of several meetings.

    پیشنهادهای ما طی جلسات متعدد جز به جز مورد بحث قرار گرفت.

    His behavior argued a high level of education.

    رفتارش نمایشگر تحصیلات عالی او بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد argue

    1. verb verbally fight
      Synonyms:
      disagree quarrel dispute bicker wrangle row contend altercate sass talk back hash battle feud hassle mix it up lock horns cross buck cross swords bandy hammer rehash hash over pettifog quibble bump heads have at it have at each other set to face off face down put up a fight put up a struggle pick an argument go one on one jump on jump gang up on get in one’s face knock around hammer away sock it to stick it to
      Antonyms:
      agree harmonize overlook ignore
    1. verb try to convince; present support
      Synonyms:
      show present explain indicate suggest claim assert maintain defend justify reason demonstrate prove establish vindicate exhibit denote display manifest evince testify witness imply hold contend appeal plead warrant persuade prevail upon talk into attest controvert elucidate
      Antonyms:
      agree comply
    1. verb discuss
      Synonyms:
      talk about discuss debate dispute question reason maintain clarify hold canvass agitate expostulate remonstrate
      Antonyms:
      keep quiet keep silent abstain

    Phrasal verbs

    to argue out

    (انگلیس) جزئیات را مورد بحث قرار دادن (به‌ منظور تصمیم‌گیری)

    لغات هم‌خانواده argue

    noun
    argument
    adjective
    arguable, argumentative
    verb - intransitive
    argue
    adverb
    arguably

    سوال‌های رایج argue

    گذشته‌ی ساده argue چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده argue در زبان انگلیسی argued است.

    شکل سوم argue چی میشه؟

    شکل سوم argue در زبان انگلیسی argued است.

    وجه وصفی حال argue چی میشه؟

    وجه وصفی حال argue در زبان انگلیسی arguing است.

    سوم‌شخص مفرد argue چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد argue در زبان انگلیسی argues است.

    ارجاع به لغت argue

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «argue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/argue

    لغات نزدیک argue

    • - arguable
    • - arguably
    • - argue
    • - argue convincingly
    • - argue strongly
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.