آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۹ فروردین ۱۴۰۴

    Hash

    hæʃ hæʃ

    شکل جمع:

    hashes

    معنی hash | جمله با hash

    noun uncountable

    خوراک گوشت و سیب‌زمینی

    Would you like eggs with your hash?

    دوست داری همراه با خوراک گوشت و سیب‌زمینی، تخم‌مرغ بخوری؟

    She served a spicy beef hash topped with fresh herbs.

    او خوراک گوشت و سیب‌زمینی تندی با سبزیجات تازه روی آن سرو کرد.

    noun uncountable informal

    حشیش (نوعی ماده‌ی مخدر)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    They found a small amount of hash in his bag.

    مقدار کمی حشیش در کیف او پیدا کردند.

    Hash is made from the resin of the cannabis plant.

    حشیش از رزین گیاه شاهدانه تهیه می‌شود.

    noun countable

    نماد هَش (#)

    To reset your password, dial the number and press the hash key.

    برای بازنشانی رمز عبور، شماره را بگیرید و دکمه‌ی هش را فشار دهید.

    He accidentally hit the hash instead of the star key.

    او به‌اشتباه دکمه‌ی هش را به‌جای دکمه‌ی ستاره فشار داد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hash

    1. noun a dish of meat and vegetables
      Synonyms:
      stew ground meat and vegetables baked ground meat meat loaf gallimaufry leftovers fricandeau (French) mash chowchow ragout hashed meat olla-podrida casserole salmagundi olio minced meat réchauffé (French) insult to a square meal great unknown réchauffé (French)
    1. noun mess, mix-up
      Synonyms:
      confusion jumble muddle litter clutter mix-up hodgepodge hotchpotch medley mishmash assortment mélange miscellany stew shambles salmagundi

    Phrasal verbs

    hash out

    پس از مذاکرات طولانی توافق کردن

    hash over

    به تفصیل مورد بحث قرار دادن، جزئیات را مورد مذاکره قرار دادن

    Idioms

    settle someone's hash

    (عامیانه) چیره‌شدن (بر کسی)، له‌و‌لورده کردن، سرکوب کردن

    make a hash of

    گند زدن، تر زدن، خراب کردن (چیزی) (با اشتباه‌های مکرر)

    سوال‌های رایج hash

    شکل جمع hash چی میشه؟

    شکل جمع hash در زبان انگلیسی hashes است.

    ارجاع به لغت hash

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hash» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hash

    لغات نزدیک hash

    • - has-been
    • - hasenpfeffer
    • - hash
    • - hash browns
    • - hash house
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.