با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Salmagundi

sælmʌˈɡʌndiː ˌsælməˈɡʌndɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    سالاد پیاز داغ و تخم‌مرغ و ماهی، چاشنی، چیز درهم‌وبرهم
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد salmagundi

  1. noun A collection of various things
    Synonyms: assortment, mixture, potpourri, hodgepodge, jumble, medley, miscellany, mixed bag, mishmash, variety, conglomeration, gallimaufry, hash, mélange, olio, patchwork, grab bag, miscellanea, salad, smorgasbord, motley

ارجاع به لغت salmagundi

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «salmagundi» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/salmagundi

لغات نزدیک salmagundi

پیشنهاد بهبود معانی