فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Salmon

ˈsæmən ˈsæmən

شکل جمع:

salmon

توضیحات:

همچنین می‌توان از شکل جمع salmons به‌ جای salmon استفاده کرد.

معنی‌ها

noun

(رنگ) صورتی روشن، گل‌بهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد salmon

  1. noun the flesh of salmon, sense 1, used as food
    Synonyms:
    fish salmon steak salmon filet canned salmon smoked-salmon lox kippered salmon pink coho salmon salad goldfish color salmon river smolt deep-sea turkey mort
  1. adjective of orange tinged with pink
    Synonyms:
    pink-orange pinkish-orange

ارجاع به لغت salmon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «salmon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/salmon

لغات نزدیک salmon

پیشنهاد بهبود معانی