گذشتهی ساده:
diamondedشکل سوم:
diamondedسومشخص مفرد:
diamondsوجه وصفی حال:
diamondingشکل جمع:
diamondsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- الماس نتراشیده 2- (شخص یا چیز) خوب ولی از کار درنیامده، عالی ولی نیازمند به ممارست و آمایش
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «diamond» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/diamond