Zircon

ˈzɜrːkən ˈzɜːkən
آخرین به‌روزرسانی:
  • noun
    (شیمی - از ریشه‌ی فارسی) زرگون، زیرکن (سیلیکات زیرکونیم: ZrSiO4)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد zircon

  1. noun A common mineral occurring in small crystals; chief source of zirconium; used as a refractory when opaque and as a gem when transparent
    Synonyms: zirconium silicate

ارجاع به لغت zircon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «zircon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/zircon

لغات نزدیک zircon

پیشنهاد بهبود معانی