امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Zippy

ˈzɪpi ˈzɪpi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
پر از وزوز، پرسروصدا، پرنیرو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد zippy

  1. adjective energetic
    Synonyms: active, animated, ball of fire, brisk, chipper, dashing, dynamic, enterprising, full of energy, full of life, full of pep, high-powered, kinetic, lively, peppy, potent, powerful, snappy, speedy, spirited, sprightly, spry, strong, tireless, untiring, vigorous, vital, vivacious, zestful, zingy

ارجاع به لغت zippy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «zippy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/zippy

لغات نزدیک zippy

پیشنهاد بهبود معانی