سرزنده، پرنشاط، پرشور (شخص) (بهویژه برای اشاره به زن یا دختر)، پر از نشاط (حرکت و خنده و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She was a vivacious woman.
او زن سرزندهای بود.
His vivacious dance moves entertained the crowd.
حرکات پر از نشاط رقص او جمعیت را سرگرم میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vivacious» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vivacious