صفت تفضیلی:
more ebullientصفت عالی:
most ebullientاحساساتی، پرهیجان، باحرارت، پراشتیاق، گرم، جوشان، سرحال، شاداب، شادکام، سرمست، خرمدل
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We could hear the ebullient laughter of children playing in the park.
ما میتوانستیم خندههای پراشتیاق کودکانی را که در پارک بازی میکردند را بشنویم.
His ebullient personality always brightens up the room.
شخصیت پرهیجان او همیشه اتاق را نورانی میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ebullient» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ebullient