آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Ecstasy

ˈekstəsi ˈekstəsi

معنی ecstasy | جمله با ecstasy

noun countable uncountable

وجدزدگی، وجد، حظ یا خوشی زیاد

He couldn't contain his ecstasy when he won the lottery.

وقتی در لاتاری برنده شد نتوانست جلو وجدزدگی خود را بگیرد.

The music was so beautiful that it sent shivers of ecstasy down her spine.

موسیقی آنقدر زیبا بود که لرزه‌ی شادی بر تنش انداخت.

noun uncountable

اکستازی، قرص اکس (۳و۴ متیلن‌دی‌اکسیدمتاآمفتامین یا به اختصار MDMA)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The dangers of ecstasy include dehydration, increased body temperature, and potential long-term damage to the brain.

خطرات قرص اکس مشتمل بر کم‌آبی بدن، افزایش دمای بدن و آسیب بالقوه‌ی بلندمدت به مغز است.

He became addicted to the ecstasy.

او به اکستازی معتاد شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ecstasy

ارجاع به لغت ecstasy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ecstasy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ecstasy

لغات نزدیک ecstasy

پیشنهاد بهبود معانی