شکل جمع:
inspirationsالهام
She found inspiration in the beautiful artwork at the museum.
او از آثار هنری زیبای موزه الهام گرفت.
Music has always been a source of inspiration for me.
موسیقی همیشه برای من منبع الهام بوده است.
فکر خوب، فکر بکر (ناگهانی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I had a sudden burst of inspiration.
ناگهان فکر خوبی به سرم زد.
Sometimes my inspiration comes out of nowhere.
گاهیاوقات فکر بکر من از ناکجاآباد میآید.
الهامبخش (کسی که مردم او را تحسین میکنند و میخواهند شبیه او باشند)
The athlete served as an inspiration to his teammates.
این ورزشکار الهامبخش همتیمیهایش بود.
She was an inspiration to all who knew her.
او الهامبخش همهی کسانی بود که او را میشناختند.
پزشکی زیستشناسی دم، شهیق
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
The deep inspiration filled her lungs with fresh air.
دم عمیق ریههایش را پر از هوای تازه کرد.
After the yoga class, she felt a sense of peace with each inspiration.
پس از کلاس یوگا، او با هر شهیق احساس آرامش میکرد.
دین الهام
The prophet was said to have received his messages through divine inspiration.
گفته میشود که پیامبر پیامهای خود را از طریق الهام الهی دریافت کرده است.
Many believe that the words of the Bible were written under divine inspiration.
بسیاری بر این باورند که کلمات کتاب مقدس تحت الهام الهی نوشته شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «inspiration» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inspiration