آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۲ شهریور ۱۴۰۴

    Brainstorm

    ˈbreɪnstɔːrm ˈbreɪnstɔːm

    سوم‌شخص مفرد:

    brainstorms

    وجه وصفی حال:

    brainstorming

    شکل جمع:

    brainstorms

    معنی brainstorm | جمله با brainstorm

    verb - intransitive verb - transitive

    ایده‌پردازی کردن، بارش فکری داشتن، هم‌اندیشی کردن (به‌صورت گروهی)

    Let us brainstorm and find a solution.

    بیایید فکرهای خود را روی هم بگذاریم و چاره‌ای بیابیم.

    The company organized a workshop where employees could brainstorm about product improvements.

    شرکت، کارگاهی برگزار کرد تا کارمندان بتوانند درباره‌ی بهبود محصولات، هم‌اندیشی داشته باشند.

    noun countable informal

    انگلیسی آمریکایی جرقه‌ی فکری، فکر بکر، ایده‌ی ناگهانی

    در انگلیسی بریتانیایی از brainwave استفاده می‌شود.

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    The writer’s new novel was born out of a sudden brainstorm on a rainy night.

    رمان جدید نویسنده از ایده‌ای ناگهانی در شب بارانی شکل گرفت.

    During the exam, I had a brainstorm that helped me remember the correct formula.

    درطول امتحان، فکر بکری به ذهنم رسید که کمک کرد فرمول درست را به یاد بیاورم.

    noun countable

    انگلیسی بریتانیایی آشوب ذهنی، سردرگمی، گیجی، از دست دادن تمرکز

    I must have had a brainstorm when I agreed to such a bad deal.

    حتماً یک لحظه تمرکزم را از دست دادم که با چنین معامله‌ی بدی موافقت کردم.

    I had a brainstorm and left my passport at home.

    گیج شدم و گذرنامه‌ام را در خانه جا گذاشتم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد brainstorm

    1. verb problem-solve
      Synonyms:
      think ponder plan deliberate analyze invent create conceive dream up conceptualize share ideas put heads together rack brains conjure up

    سوال‌های رایج brainstorm

    گذشته‌ی ساده brainstorm چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده brainstorm در زبان انگلیسی brainstormed است.

    شکل سوم brainstorm چی میشه؟

    شکل سوم brainstorm در زبان انگلیسی brainstormed است.

    شکل جمع brainstorm چی میشه؟

    شکل جمع brainstorm در زبان انگلیسی brainstorms است.

    وجه وصفی حال brainstorm چی میشه؟

    وجه وصفی حال brainstorm در زبان انگلیسی brainstorming است.

    سوم‌شخص مفرد brainstorm چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد brainstorm در زبان انگلیسی brainstorms است.

    ارجاع به لغت brainstorm

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «brainstorm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brainstorm

    لغات نزدیک brainstorm

    • - brainpower
    • - brainsick
    • - brainstorm
    • - brainstorming
    • - brainwash
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    sole gyration required scribbler oleato carrot and stick add fuel to the fire crookery crooked linger chess fiend secondary Seattle seasoning غاز تزویر مضیقه ترغیب کردن مقدونیه مغایرت مقاربت مغایر مقیم مغازله مقاوله نامه مذاکره مذاکره کردن تزکیه ذکاوت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.