فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Brainstorming

ˈbreɪnˌstɔːrmɪŋ ˈbreɪnstɔːmɪŋ

گذشته‌ی ساده:

brainstormed

شکل سوم:

brainstormed

سوم‌شخص مفرد:

brainstorms

معنی

noun

رأی‌افکنی، اندیشه‌گشایی، تبادل اندیشه، مشکل‌گشایی گروهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت brainstorming

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brainstorming» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brainstorming

لغات نزدیک brainstorming

پیشنهاد بهبود معانی