بارش فکری، طوفان فکری، بارش فکری، ایدهپردازی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Our company holds weekly brainstorming meetings to develop new products.
شرکت ما هر هفته جلسات ایدهپردازی برای توسعهی محصولات جدید برگزار میکند.
Let’s do some brainstorming before making a final decision.
قبلاز گرفتن تصمیم نهایی، بیایید کمی بارش فکری انجام دهیم.
گذشتهی ساده brainstorming در زبان انگلیسی brainstormed است.
شکل سوم brainstorming در زبان انگلیسی brainstormed است.
سومشخص مفرد brainstorming در زبان انگلیسی brainstorms است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brainstorming» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brainstorming