گذشتهی ساده:
deliberatedشکل سوم:
deliberatedسومشخص مفرد:
deliberatesوجه وصفی حال:
deliberatingصفت تفضیلی:
more deliberateصفت عالی:
most deliberateعمدی، آگاهانه، تعمدی
His tardiness was deliberate.
دیر آمدن او تعمدی بود.
They made a deliberate choice to ignore the warning signs.
آنها انتخاب آگاهانهای کردند که علائم هشدار را نادیده بگیرند.
a deliberate lie
دروغ عمدی
سنجیده، حسابشده، اندیشیده، شمرده، محتاطانه، باملاحظه، با دقت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He took deliberate aim.
او با دقت نشانه گرفت.
Her deliberate movements showed confidence.
حرکات حسابشدهاش اعتمادبهنفس او را نشان میداد.
with deliberate haste
با شتاب حسابشده
اندیشیدن، بهدقت بررسی کردن، مشورت کردن، سنجیدن، سبکسنگین کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
The judge deliberated for two hours and then gave his verdict.
قاضی دو ساعت تعمق کرد؛ سپس رأی خود را صادر کرد.
The committee spent weeks deliberating the budget proposal.
کمیته، هفتهها صرف بررسی پیشنهاد بودجه کرد.
گذشتهی ساده deliberate در زبان انگلیسی deliberated است.
شکل سوم deliberate در زبان انگلیسی deliberated است.
وجه وصفی حال deliberate در زبان انگلیسی deliberating است.
سومشخص مفرد deliberate در زبان انگلیسی deliberates است.
صفت تفضیلی deliberate در زبان انگلیسی more deliberate است.
صفت عالی deliberate در زبان انگلیسی most deliberate است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «deliberate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deliberate