گذشتهی ساده:
chancedشکل سوم:
chancedسومشخص مفرد:
chancesوجه وصفی حال:
chancingشکل جمع:
chancesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
برحسب اتفاق یافتن یا ملاقات کردن
تصادفاً، اتفاقی، اللهبختی
ریسک کردن، شانس خود را امتحان کردن، قمار کردن، به مخاطره انداختن، خطر کردن
تصادفاً، اتفاقاً، تصادفی، اتفاقی
احتمال براین است که
on the chance (or off chance) that
در صورتی که، به این احتمال که
بخت (کاری را) داشتن، شانس (موقعیت) داشتن
شانس موفقیت یا بردن و غیره را داشتن
ریسک کردن، شانس خود را امتحان کردن، قمار کردن، به مخاطره انداختن، خطر کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chance