شکل جمع:
casualtiesتلفات، تصادفات
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Losses that befell them by mere casualty.
زیانهایی که فقط بهدلیل بدشانسی متوجه آنها شد.
losses from fire, storm, and other casualties
خسارات ناشی از آتشسوزی و توفان و حوادث دیگر
Our casualties were heavy.
تلفات ما سنگین بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «casualty» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/casualty