آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Mishap

ˈmɪshæp ˈmɪshæp

معنی mishap | جمله با mishap

noun C2

رویداد ناگوار، بدبختی، قضا، حادثه بد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The voyage ended without any mishap.

سفر دریایی بدون هیچ اتفاق ناگواری به پایان رسید.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد mishap

  1. noun accident
    Synonyms:
    disaster misfortune mistake setback calamity smash collision pileup smashup blunder hazard fluke blow ill-fortune misadventure fender-bender rear-ender crack-up total stack-up wrack-up

ارجاع به لغت mishap

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mishap» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mishap

لغات نزدیک mishap

پیشنهاد بهبود معانی