آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Mishap

ˈmɪshæp ˈmɪshæp

معنی mishap | جمله با mishap

noun C2

رویداد ناگوار، بدبختی، قضا، حادثه بد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The voyage ended without any mishap.

سفر دریایی بدون هیچ اتفاق ناگواری به پایان رسید.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد mishap

  1. noun accident
    Synonyms:
    disaster misfortune mistake setback calamity smash collision pileup smashup blunder hazard fluke blow ill-fortune misadventure fender-bender rear-ender crack-up total stack-up wrack-up

سوال‌های رایج mishap

معنی mishap به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «mishap» در زبان فارسی به «سانحه» یا «حادثه‌ی بد و غیرمنتظره» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «mishap» معمولاً برای توصیف رخدادهایی به کار می‌رود که ناگهانی، کوچک یا بزرگ، اما ناخواسته هستند و اغلب باعث ناراحتی، آسیب یا وقفه در امور می‌شوند. برخلاف فاجعه‌های بزرگ، این کلمه بیشتر به رویدادهایی اشاره دارد که در زندگی روزمره رخ می‌دهند؛ مانند زمین خوردن، خراب شدن وسیله‌ای در زمان نامناسب یا حتی اشتباهات ساده‌ای که پیامد ناخوشایند دارند. ریشه‌ی این واژه به زبان انگلیسی میانه بازمی‌گردد که از ترکیب «mis» به معنای «بد» یا «اشتباه» و «hap» به معنای «اتفاق» ساخته شده است. بنابراین، در اصل، معنای آن «اتفاق بد» یا «حادثه‌ی ناخوشایند» است.

در زبان انگلیسی معاصر، «mishap» دامنه‌ی وسیعی از کاربردها دارد. گاهی به اتفاقی نسبتاً کم‌اهمیت اشاره می‌کند، مثل ریختن قهوه روی لباس در یک جلسه کاری، و گاهی نیز می‌تواند درباره‌ی حادثه‌ای جدی‌تر به کار رود، مثل سانحه‌ی رانندگی. این انعطاف‌پذیری باعث شده که واژه هم در گفتار غیررسمی و هم در نوشتار رسمی به کار رود. مثلاً در گزارش‌های خبری ممکن است برای ملایم‌تر کردن شدت یک رویداد از آن استفاده شود.

از جنبه‌ی روان‌شناسی زبانی، استفاده از «mishap» به جای کلماتی مانند «accident» یا «disaster» می‌تواند بار منفی کمتری به جمله بدهد. به بیان دیگر، وقتی گفته می‌شود «a minor mishap» شنونده ناخودآگاه شدت و جدیت حادثه را کمتر تصور می‌کند. این کاربرد در روابط انسانی نیز اهمیت دارد، زیرا انتخاب واژه‌ای ملایم‌تر می‌تواند مانع ایجاد اضطراب یا احساس گناه در طرف مقابل شود.

در فرهنگ عمومی، داستان‌ها، فیلم‌ها و حتی کمدی‌ها مملو از «mishaps» هستند. بسیاری از لحظات طنز بر پایه‌ی همین حوادث کوچک و ناخواسته ساخته می‌شوند. مثلاً در یک فیلم کمدی، شخصیت ممکن است بارها دچار mishap شود، از افتادن در گل‌ولای گرفته تا گیر کردن در موقعیت‌های خجالت‌آور. به این ترتیب، این واژه نه‌تنها در زندگی واقعی، بلکه در ادبیات و هنر نیز جایگاه ویژه‌ای یافته است.

«mishap» یادآور این نکته است که زندگی پر از اتفاقات غیرمنتظره است و هرچند بعضی از آن‌ها آزاردهنده‌اند، اما بسیاری دیگر می‌توانند بخشی از تجربه‌ی انسانی یا حتی سرچشمه‌ی خنده و خاطره شوند. این کلمه انعطافی دارد که هم می‌تواند رنج یک موقعیت را بیان کند و هم طنز آن را.

ارجاع به لغت mishap

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mishap» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mishap

لغات نزدیک mishap

پیشنهاد بهبود معانی