آیکن بنر

نسل سوخته کیه؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

نسل سوخته؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Adversity

ədˈvɜrːsət̬i ədˈvɜːsəti

معنی adversity | جمله با adversity

noun countable uncountable

بدبختی، فلاکت، مصیبت، سختی، مشقت، گرفتاری، ناملایمات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

They continued to struggle in the face of adversity.

آن‌ها در مواجهه با ناملایمات به تلاش ادامه دادند.

Adversity became extreme.

بدبختی به حد نهایت رسید.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The team faced many adversities throughout the season, but they never gave up.

این تیم در طول فصل با سختی زیادی روبه‌رو شد اما [اعضای آن] هرگز تسلیم نشدند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد adversity

ارجاع به لغت adversity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adversity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/adversity

لغات نزدیک adversity

پیشنهاد بهبود معانی