آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Poison

    ˈpɔɪzn ˈpɔɪzn

    گذشته‌ی ساده:

    poisoned

    شکل سوم:

    poisoned

    سوم‌شخص مفرد:

    poisons

    وجه وصفی حال:

    poisoning

    شکل جمع:

    poisons

    معنی poison | جمله با poison

    noun verb - transitive B2

    زهر، سم، شرنگ، زهرآلود، سمی، مسموم کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    mouse poison

    مرگ موش

    Some mushrooms contain a deadly poison.

    برخی از قارچ‌ها دارای سم مهلکی هستند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Cigarettes are poison for you.

    سیگار برای تو زهر است.

    She poisoned her husband.

    شوهرش را زهر داد.

    blood poisoning

    مسمومیت خون

    food poisoning

    مسمومیت غذایی

    Ma'moon poisoned his food.

    مأمون در غذای او زهر ریخت.

    to poison one's mind

    فکر کسی را مسموم کردن

    Suspicion poisoned their marriage.

    سوءظن زناشویی آن‌ها را مسموم کرد.

    a poison plant

    گیاه زهرین

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد poison

    1. noun substance that causes harm, death
      Synonyms:
      toxin venom bane virus germ infection contamination toxicant corruption cancer malignancy contagion bacteria blight adulteration miasma toxoid venin
      Antonyms:
      antidote
    1. verb contaminate, pollute
      Synonyms:
      pollute harm injure taint corrupt destroy infect kill debase adulterate vitiate subvert undermine pervert defile deprave make ill stain warp envenom fester murder
      Antonyms:
      purify sterilize
    1. adjective harmful
      Synonyms:
      bad dangerous hurtful destructive detrimental deadly fatal evil toxic pernicious noxious lethal corrupt malignant venomous vicious deleterious infective septic virulent baneful baleful corruptive mortal pestilential toxicant viperous mephitic miasmatic morbid nocuous noisome peccant pestiferous toxiferous
      Antonyms:
      helpful aiding assisting healing curing antidotal

    سوال‌های رایج poison

    گذشته‌ی ساده poison چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده poison در زبان انگلیسی poisoned است.

    شکل سوم poison چی میشه؟

    شکل سوم poison در زبان انگلیسی poisoned است.

    شکل جمع poison چی میشه؟

    شکل جمع poison در زبان انگلیسی poisons است.

    وجه وصفی حال poison چی میشه؟

    وجه وصفی حال poison در زبان انگلیسی poisoning است.

    سوم‌شخص مفرد poison چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد poison در زبان انگلیسی poisons است.

    ارجاع به لغت poison

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «poison» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/poison

    لغات نزدیک poison

    • - poise
    • - poised
    • - poison
    • - poison gas
    • - poison hemlock
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.