شکل جمع:
germsمیکروب، باکتری، عامل بیماریزا
Children are more vulnerable to germs.
کودکان در برابر عوامل بیماریزا آسیبپذیرتر هستند.
Disinfecting surfaces helps kill harmful germs.
ضدعفونی کردن سطوح به کشتن میکروبهای مضر کمک میکند.
Germs that cause disease
میکروبهایی که موجب بیماری میشوند
نطفه، جوانه، هسته، اصل، ریشه، منشأ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
From this small germ, the tree will grow.
از این جوانهی کوچک، درختی رشد خواهد کرد.
This book contains the germ of a revolution in philosophy.
این کتاب حاوی نطفهی انقلابی در فلسفه است.
the germ of this idea
صورت اولیهی این عقیده، نطفهی این اندیشه
wheat germ
بذر جوانهزدهی گندم
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «germ» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/germ