فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Germ

dʒɜːrm dʒɜːm

شکل جمع:

germs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1

میکروب، باکتری، عامل بیماری‌زا

Children are more vulnerable to germs.

کودکان در برابر عوامل بیماری‌زا آسیب‌پذیرتر هستند.

Disinfecting surfaces helps kill harmful germs.

ضدعفونی کردن سطوح به کشتن میکروب‌های مضر کمک می‌کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Germs that cause disease

میکروب‌هایی که موجب بیماری می‌شوند

noun countable

نطفه، جوانه، هسته، اصل، ریشه، منشأ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

From this small germ, the tree will grow.

از این جوانه‌ی کوچک، درختی رشد خواهد کرد.

This book contains the germ of a revolution in philosophy.

این کتاب حاوی نطفه‌ی انقلابی در فلسفه است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the germ of this idea

صورت اولیه‌ی این عقیده، نطفه‌ی این اندیشه

wheat germ

بذر جوانه‌زده‌ی گندم

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد germ

  1. noun microscopic organism, often causing illness
    Synonyms:
    bug virus bacterium microbe pathogen microorganism disease plague parasite what’s going around antibody
  1. noun beginning
    Synonyms:
    origin source inception seed root cause nucleus egg spark rudiment embryo bud sprout ovum ovule spore sprig

ارجاع به لغت germ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «germ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/germ

لغات نزدیک germ

پیشنهاد بهبود معانی