فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Antibody

ˈænt̬iˌbɑːdi ˈæntɪˌbɒdi
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از immune body به‌ جای antibody استفاده کرد.

معنی

  • noun
    پادتن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد antibody

  1. noun
    Synonyms: immunizer, immunoglobulin, neutralizer, immune response or defense, gamma-globulin, bloodstream, dextran, hematologist, ichor, isoantibody

ارجاع به لغت antibody

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «antibody» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/antibody

لغات نزدیک antibody

پیشنهاد بهبود معانی