فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Antic

ˈæntɪk ˈæntɪk

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective

غریب و عجیب، بی‌تناسب، مسخره، وضع غریب و مضحک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Hamlet's antic disposition

خلق عجیب و غریب هملت

I am getting tired of his antics.

از الم‌شنگه‌های او خسته شده‌ام.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد antic

  1. noun funny act
    Synonyms:
    joke trick lark caper frolic romp shenanigan tomfoolery dido

ارجاع به لغت antic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «antic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/antic

لغات نزدیک antic

پیشنهاد بهبود معانی