با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Caper

ˈkeɪpər ˈkeɪpər ˈkeɪpə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive
از روی شادی جست‌وخیز کردن، رقصیدن، جهش، جست‌وخیز، شادی، جست‌خیز شادمانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The little girls capered toward home.
- دختر بچه‌ها بازی کنان روانه‌ی منزل شدند.
- Their capers also included armed robbery and picking pockets.
- بزهکاری آن‌ها شامل سرقت مسلحانه و جیب‌بری هم شد.
- I don't like to send letters, backbite, and all that caper.
- از نامه‌پرانی، بدگویی و این قبیل مزخرفات خوشم نمی‌آید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد caper

  1. noun antic, lark
    Synonyms: escapade, gag, gambol, high jinks, hop, hot foot, jest, joke, jump, leap, mischief, monkeyshines, practical joke, prank, put on, revel, rib, rollick, shenanigan, sport, stunt, tomfoolery, trick
  2. verb frolic, cavort
    Synonyms: blow the lid off, bounce, bound, cut capers, cut loose, dance, frisk, gambol, go on a tear, hop, horse around, jump, kick up one’s heels, leap, let loose, play, raise hell, rollick, romp, skip, spring, whoop it up

Collocations

Idioms

ارجاع به لغت caper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «caper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/caper

لغات نزدیک caper

پیشنهاد بهبود معانی