از روی شادی جستوخیز کردن، رقصیدن، جهش، جستوخیز، شادی، جستخیز شادمانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The little girls capered toward home.
دختر بچهها بازی کنان روانهی منزل شدند.
Their capers also included armed robbery and picking pockets.
بزهکاری آنها شامل سرقت مسلحانه و جیببری هم شد.
I don't like to send letters, backbite, and all that caper.
از نامهپرانی، بدگویی و این قبیل مزخرفات خوشم نمیآید.
جست و خیز کردن، شادی و پایکوبی کردن، شیطنت کردن
(انگلیس) و همهی آن مزخرفات
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «caper» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/caper