فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cut Loose

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • idiom
    (عامیانه) بدون اختیار حرف زدن یا عمل کردن، خودداری نکردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cut loose

  1. verb let loose
    Synonyms: go berserk, kick up one's heels, let go, let one's hair down, run amok, run riot, run wild

ارجاع به لغت cut loose

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cut loose» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cut-loose

لغات نزدیک cut loose

پیشنهاد بهبود معانی