آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

ماجراجو به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم صفت
فونتیک فارسی / maajeraajoo, maajaaraajoo /

adventurous, adventurer, adventuress, adventuresome, adventurist, venturesome, errant, restless, soldier of fortune

adventurous

adventurer

adventuress

adventuresome

adventurist

venturesome

errant

restless

soldier of fortune

علاقه‌مند به ماجراجویی

او گردشگری ماجراجو است و همیشه به‌دنبال مقاصد جدید و مهیج است.

She is an adventurous traveler, always seeking out new and exciting destinations.

روحیه‌ی ماجراجو، او را به کشف سرزمین‌های ناشناخته هدایت کرد.

The adventurer spirit led her to explore the uncharted territories.

اسم صفت
فونتیک فارسی / maajeraajoo, maajaaraajoo /

swashbuckler, swashbuckling, quarrelsome, thuggish, troublemaker, rabble-rouser

swashbuckler

swashbuckling

quarrelsome

thuggish

troublemaker

rabble-rouser

ستیزه‌جو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

شوالیه‌ی ماجراجو با شجاعت در برابر شانس‌های نابرابر جنگید.

The swashbuckler knight fought valiantly against overwhelming odds.

کودک ماجراجو با شوخی‌هایش کلاس را مختل کرد.

The troublemaker child disrupted the class with his antics.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ماجراجو

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:
مترادف:
آشوب‌طلب بلواطلب بلوایی شربه‌پاکن شرطلب غوغاطلب فتنه‌جو

ارجاع به لغت ماجراجو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ماجراجو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ماجراجو

لغات نزدیک ماجراجو

پیشنهاد بهبود معانی