شکل جمع:
magnitudesبزرگی، عظمت حجم، قدر، اهمیت، شکوه
بزرگی، اندازه، مقدار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a war of such magnitude
جنگی به این عظمت
The magnitude of our losses was staggering.
زیادی خسارات ما سرگیجهآور بود.
the magnitude of a velocity
میزان سرعت
he magnitude of the sound
طنین صدا
a poet of first magnitude
یک شاعر درجه یک
مهمترین، بزرگترین، درجه یک
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «magnitude» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/magnitude