زیادی، بیکرانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the immensity of distances in space
عظمت فواصل در فضا
واژهی «immensity» در زبان فارسی بهصورت «عظمت»، «بزرگی بیکران»، یا «عظمت بیپایان» ترجمه میشود.
این واژه برای توصیف چیزهایی بهکار میرود که آنقدر بزرگ، گسترده یا نیرومند هستند که ذهن انسان به دشواری میتواند آنها را درک کند. «Immensity» مفهومی است که در مرز میان اندازهی فیزیکی و عظمت ذهنی قرار دارد؛ یعنی هم به وسعت واقعی اشاره دارد و هم به احساس شگفتی و کوچکی انسان در برابر بزرگی جهان یا قدرت طبیعت.
از نظر ریشهشناسی، این واژه از لاتین immensus گرفته شده است، که از دو بخش in- (بهمعنای «نه» یا «بدون») و mensus (بهمعنای «اندازهگیریشده»، از ریشهی metiri یعنی «اندازه گرفتن») تشکیل شده است. بنابراین، immensus یعنی «غیرقابل اندازهگیری» یا «بیحد و مرز» — مفهومی که در واژهی انگلیسی immensity نیز حفظ شده است. در واقع، این واژه مستقیماً به چیزی اشاره دارد که از معیارهای انسانی فراتر است و نمیتوان آن را با عدد، مقیاس یا واحد سنجش مشخص کرد.
در ادبیات و فلسفه، immensity اغلب برای توصیف عظمت طبیعت، آسمان، دریا، یا کیهان به کار میرود. مثلاً در جملهی “The immensity of the universe humbles the human mind,” منظور این است که وسعت بیکران جهان، انسان را به تواضع و تفکر وامیدارد. در چنین کاربردهایی، immensity فقط بیانگر اندازه نیست، بلکه حامل احساس حیرت، خشوع، و درک محدودیتهای انسان در برابر گسترهی هستی است.
از نظر مفهومی، immensity میتواند هم فیزیکی باشد و هم احساسی یا ذهنی. وسعت دریاها، بینهایت بودن آسمان، یا شکوه کوهها، نمونههایی از immensity در طبیعتاند. اما احساساتی مانند عظمت عشق، ژرفای اندیشه، یا قدرت تخیل انسان نیز میتوانند بهطور استعاری با این واژه بیان شوند. برای نمونه، “the immensity of his compassion” به معنای «عظمت و بیکرانی مهربانی او» است — که در اینجا وسعت نه در فضا، بلکه در احساس و روح معنا دارد.
در روانشناسی و زیباییشناسی نیز مفهوم immensity نقش مهمی دارد. فیلسوفان رمانتیسیسم، بهویژه بلیک و وردزورث، از این واژه برای توصیف تجربهی «شکوه والا» (sublime) استفاده کردهاند — حالتی که در آن انسان در برابر عظمت طبیعت احساس ترس، احترام و شگفتی میکند. در این معنا، immensity نهتنها دربارهی بزرگی بیرونی، بلکه دربارهی بزرگی درونی و ادراکی انسان نیز هست؛ تجربهای که ذهن را از مرزهای معمول میگذراند.
در زندگی روزمره، immensity گاهی برای تأکید بر بزرگی غیرقابلباور چیزی نیز به کار میرود. مثلاً در جملهی “He couldn’t comprehend the immensity of the loss,” واژهی «immensity» به بزرگی درد یا فاجعه اشاره دارد، نه به اندازهی فیزیکی. در اینگونه کاربردها، واژه حالتی عاطفی و انسانی پیدا میکند و نشان میدهد که احساس یا رویداد مورد نظر از توان درک معمولی فراتر است.
«immensity» واژهای شاعرانه و فلسفی است که مرز میان اندازهگیری و حس را درمینوردد. این واژه نه فقط دربارهی وسعت جهان، بلکه دربارهی توان ذهن انسان برای درک عظمت، بیکرانی، و شگفتی سخن میگوید. در پسِ هر کاربرد آن، نوعی احترام به «بزرگی فراتر از انسان» نهفته است — چه در آسمان شب، چه در دل انسان.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «immensity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/immensity