امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Bigness

    American: ˈbɪɡnəs British: bɪɡ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      bignesses

    معنی

    noun
    بزرگی، گندگی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد bigness

    1. noun The quality or state of being large in amount, extent, or importance
      Synonyms:
      largeness amplitude greatness magnitude sizableness size
      Antonyms:
      smallness littleness

    ارجاع به لغت bigness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bigness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bigness

    لغات نزدیک bigness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return